فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق و جزا جامعه المصطفی العالمیه
چکیده
ادبیات مولانا جلال الدین محمد بلخی، به خاطر بهره گیری از پشتوانه ی فلسفی و معرفت قرآنی، از اهمیت ویژه بر خوردار است، جایگاه بلندی در بین شاعران و و صاحبان اندیشه دارد و منبع متفکران و پژوهش گران در تمام رشته های پردامنه ی علوم انسانی، انسان شناسی، جامعه شناسی، حقوق، اخلاق برای تنظیم رفتارهای اجتماعی و فردی و... مورد توجه قرار گرفته است. میان اخلاق و حقوق -در قلمرو ادبیات مولانای بلخی و حقوق دانان و استادان اخلاق- هدف ضمانت اجرا، تفاوت وجود دارد؛ زیرا حقوق رفتارهای اجتماعی انسان هارا تنظیم می نماید و اخلاق، علاوه بر رفتار اجتماعی بر رفتار فردی نیز نظارت دقیق می کند. هدف قواعد حقوق تنظیم روابط اجتماعی و ایجاد نظم در جامعه و هدف اخلاق، تکامل روحی و معنوی انسان است.
«میزان» و «ترازو» در ادبیات مولانای بلخی نماد حقوق، عدالت وقانون است که با کلمات بسیار ظریف و نغز بیان گردیده؛ زیرا مانند ترازو برابری و نابرابری را در جامعه نمایان می سازند. عدالت برای حقوق دانان، آرمانی است که قوانین باید از آن الهام بگیرند و معیار نیک و بد قوانین قرار گیرد. مولانا با اشاره به «آینه» و «میزان» به انسان سر گشته ی امروز یاد آور می شود که داشتن جامعه ی منظم و قانون-مند در گِرو سلامت روانی افراد است و سلامت روانی را نیز اخلاق تضمین می نماید. وارستگی اخلاقی و پیراستگی حقوقی هردو برای ساختن جامعه ی سالم ضروری و واجب است. البته مؤلفه های غیر ضروری نیز در ادبیات مولانا به چشم می خورد که در ادامه به آن تکیه می کنیم و رشته ی کلام را در ادبیات گهربار مولانا پی می گیریم.
پیوند اخلاق و حقوق در نظام دینی نیز بسیار مورد اهتمام قرار گرفته است که در ادبیات مولانای بلخی در لسان نظم و نغز نمایان می گردد که جامعة سالم را با پیوند اخلاق و حقوق ممکن می کند و راه را برای سعادت و تکامل بشر نزدیکتر می کند و پیوند ناگسستنی بین اخلاق و حقوق را در ادبیات مولانا مورد تأکید قرار گرفته و زندگی سالم را با در نظم اجتماعی و تمدن فردی معنا و مفهوم پیدا می کند.